سفارش تبلیغ
صبا ویژن































بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

گاه با خودم می اندیشم ، کاش می شد آدمی تمام زندگانی اش را در کوله پشتی اش می گذاشت و از این لحظات، از این مردمان به ظاهر دوست و در پشت صورتک ها و لبخند هایشان دشمن، می گریخت! به جایی می رفت که در آنجا لزومی نداشت برای حرف زدن ، هزار بار سخنانت را از قبل نشخوار کنی مبادا آن بگویی که نباید! مبادا برداشتی شود که نباید ! مبادا ... نباید ...
من می خواهم حقیقت بودنم را  رو به سوی مردمی فریاد بزنم که ... که ... که با نیش زبانشان قلب مرا نشانه رفته اند ! خدایا ! محمدی دیگر بفرست تا این بار به بندگانت که نه ! به مردمانت بگوید :

 

طشت رسوایی ما از بام عرش افتاده است
بینوا آن کس که می خواهد کند رسوا مرا!!!

 

خدایا ! چه دنیای بدی خلق کرده ای ! یا شاید هم آدم های بدی آفریده ای!

 


نوشته شده در دوشنبه 90/11/3ساعت 8:1 عصر توسط نازنین نظرات ( ) |

Design By : Pichak