بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
با خوشدلان مگویید اسرار میپرستی ساقی ز بار هستی،بر لب رسید جان ها شیخم به طعنه گفتا: دین تو چیست؟ گفتم خاکم که در بلندی، بازیچه نسیمم شرمم نمی دهد ره بر آستان وصلت (پژمان بختیاری)
کانان خبر ندارند از گریه های مستی
جامی بیار و بستان،ما را ز دست هستی
گر کافرم نخوانی ، مستی و می پرستی
یاران رها کنیدم در تنگنای پستی
کز کوته آستینان ناید دراز دستی
نوشته شده در جمعه 88/9/20ساعت
2:51 صبح توسط نازنین نظرات ( ) |
Design By : Pichak |