سفارش تبلیغ
صبا ویژن































بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست می دارم.
آینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمان بلند و کمان گشاده ی پل
پرنده ها و قوس و قزح را به من بده
و راه آخرین را
در پرده ای که می زنی مکرر کن.
در فراسوی مرزهای تن ام 
تو را دوست می دارم.
در آن دور دست بعید
که رسالت اندامها پایان می پذیرد.
و شعله و شور تپش ها و خواهش ها
به تمامی 
فرو می نشیند.
و هر معنا قالب لفظ را وامی گذارد
چنان چون روحی 
که جسد را در پایان سفر
تا به هجوم کرکس های پایانش وا نهد...

در فراسو های عشق...
تو را دوست می دارم
در فراسو های پرده و رنگ.
در فراسو های پیکر هایمان

با من وعده ی دیداری بده...

                                           "احمد شاملو"


نوشته شده در یکشنبه 92/8/19ساعت 9:17 عصر توسط نازنین نظرات ( ) |

Design By : Pichak