• وبلاگ : بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايي من بزرگ است
  • يادداشت : سرطان
  • نظرات : 4 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آزاده 
    سلام
    يک روز رسد غمي به اندازه ي کوه
    يک روز رسد نشاطي اندازه ي دشت
    افسانه ي زندگي چنين است عزيز
    در سايه ي کوه بايد از دشت گذشت...

    جايي که براي کرم ابريشم پايان دنياست پروانه اي متولد مي شود براي پروانه شدن راه زيادي لازم است. بايد قبل از آن به قدر کافي شجاع شد ،بايد فهميد که پرواز آن قدر ها هم که فکر مي کنيم ، ساده نيست.بايد دانست که اگر ترس در دل راه يابد ، سقوط حتمي ست. براي پروانه شدن ، گذشتن از تنگناي پيله هاي در هم تنيده شده زندگي لازم است. گاه چنان اين پيله ها در هم گره خورده اند که خستگي در تک تک سلول هاي بدن خانه مي کنند و اين خيال به وجود مي آيد که رهايي غير ممکن است ولي تنها کساني مي توانند پروانه شوند که بيش از همه اميد داشته باشند و البته صبر... پروانه به ناچار بايد پرواز کند و شرط اول پرواز ، گشودن بال هاست. بال هاي ضعيف و رنجور ، پروانه را از پرواز باز مي دارد. شرط ديگر نترسيدن از ارتفاع است پروانه بودن ، قلب پروانه اي مي طلبد. و احساس پروانه اي، براي يافتن گل ها ، براي درک زندگي و اين که در نگاه كساني كه معني پرواز را نمي فهمند هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي
    مواظب خودت باش عزيزم

    سلام.وبلاگت خييييييييييلي خوشگله.

    تکليف تمام ترانه ها و حرفهاي من ، از همين اول بسم الله معلوم است

    بروزم و چشم انتظار
    سلام مهربان!احوالت؟شعرزيباآپ ميکني وخبر نمي کني؟بسيار زيبا بود.کمتر کار سپيدي اينطور به دلم مي نشيند.آفرين.من هم با چند سه گاني آپم.ودعوتنامه ات اينجاست.در کلبه ي شعرهاي بي لبخند.
    + raziyeh 
    salam nazanin jan khili aliye hame chi makhsosan tarkib rangesh fogholadast tabrik
    + پرنيان 
    سلامممم وبلاگت رو امروز ديدم .. چي بگم محشره عاليه به وبلاگ منم سر بزن عمرا خب عزيز م موفق باشي مي بينم خيليا اينجا سر مي زنن

    سلام نازنين عزيز

    شعرهاي موزونت را بيشتر دوست دارم.

    بلاخره آپ کردم و منتظر حضورتم

    + قبله خان 
    بنده از همين تريبون استفاده نموده و درودي نيز ميفرستم بر مريم خاتون باشد که به ايشان ابلاغ شود بي هيچ دخل و تصرفي همچون هميشه
    آرام باش عزيز من
    حکايت درياست زندگي
    گاهي درخشش آفتاب و ترشح شادماني ،گاهي هم فرو مي رويم و چشمانمان را مي بنديم و .....همه جا تاريکي ست
    آرام باش
    دوباره سر از آفتاب بيرون مي آوريم و زير بوته اي از برف
    تلالو آفتاب را مي بينيم
    که اين بار درست از جايي که تو دوست داري طالع مي شود
    آرام باش
    درود بر شما باداااا
    سلام مهربان.انگاري ديگرشعرهاي بي لبخند فراموشتان شده.حتي دعوتم را نيز نپذيرفتيد.ولي ما دوستي امان را تا نخواهند ونگويند ادامه ميدهيم.آرزوي موفقيتت را دارم.به يادت هستيم چه به کلبه ي محقرما سربزنيد چه...جايتان هميشه سبزاست.