کسي ما را نمي جويد،کسي ما را نمي پرسد،کسي تنها يي ما را نمي گريد،دلم در حسرت يک دست، دلم در حسرت يک دوست،دلم در حسرت يک بي رياي مهربان مانده است، کدامين يار ما را مي برد،تا انتهاي باغ باراني؟کدامين آشنا آيا به جشن چلچراغ عشق دعوت مي کند ما را؟واما با توام اي آنکه بي من مثل من تنهاي تنهايي،تو که حتي شبي را هم به خواب من نمي آيي،تو که حتي روزهاي تلخ نامردي،. نگاهت، التيام دستهايت را دريغ از ما نمي کردي،من امشب از تمام خاطراتم ، با تو خواهم گفت من امشب با تمام عشق توراخواهم خواند.
که تويي تنهاي تنهايم ....